سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نوید
کاش تازیانه هایی بر سر یارانم بود تا در حلال و حرام تفقّه می کردند . [امام صادق علیه السلام]

نوشته شده توسط:   نوید نوری  

پنج شنبه 85 اردیبهشت 21  6:0 عصر

سلام. خب آخر سال هستیم برای همه متاسفم چون امتحنات شروع شده.ولی برای تمامی  1/2 آرزوی موفقیت چه در درس و چه در وبلاگ.خب حال همه را گرفتیم همه تو 1/2 وب دارند ولی بقیه یکی دو تا.خب آقای منافی و سوم ها می خواهند از راهنمایی خاتم بروند هم ناراحتم هم خوشحال. راستی (تلوزیون ممنوع_تفریح ممنوع)(به مطالب قبل رجوع کنید).

راستی دیشب تا ساعت 11 شب داشتم کار حرفه و فن انجام می دادم برای 6 نمره ی نا قابل ترم.امروز که رفتم مدرسه تا رفتم کار هایم را در یخچال بگذارم یهو آقا قدیم پیداش شد و کار من را دید و خوشحال بود( این پیش خودمان بمونه که کمتر کسی کار ها را آورده است و من هم چون در خاتم ماندن را دوست دارم این کار را کردم). زنگ ها به سرعت گذشت و رسیدیم زنگ کارگاه. من گفتم چون روز آخره همه کارها را آورده اند و عجب بخور بخوریه. بعد دیدم فقط من کار آوردم. به همه تعارف کردم و مورد استقبال آقا لوتی (آقای تاملی) قرار گرفتم. تو این زنگ آنقدر بالا و پایین رفتم که هنوز پام درد می کنه.

درود برشما خدا نگهدار.

خدارا شکر


 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ